اولین رمز موفقیت سازمانها، شاد کردن کارکنان است ، اگر افراد احساس شادی و رضایت نکنند، سازمان نمی تواند بقا و دوام داشته باشد. نظام پیشنهادها نقش موثری در رضایت مندی کارکنان دارد.
مديريت مشارکتي
مديريت مشارکتي يکي از مهمترين رويکردهاي مديريت در دنياي معاصر به حساب مي آيد و نظام پذيرش و بررسي پيشنهادات از سازو کارهاي اساسي اين شيوه مديريتي است. در کشور ما نيز يکي از اهداف برنامه هاي هفتگانه تحول در نظام اداري کشور ، نهادينه نمودن نظام مشارکت بوده که در سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور تبلور يافته است، به اين مفهوم که کارکنان هر سازمان يا نهاد دولتي ، در فرآيند برنامه ريزي ، مديريت و اجراي فعاليت ها تخصصي و عمومي به مشارکت فراخوانده مي شوند و در ازاء پيشنهادهاي سازنده که در دستيابي به اهداف سازماني موثر باشند به اشکال مختلف مورد تضويق و قدرداني قرار مي گيرند. سازمان تحقيقات و آموزش کشاورزي نيز با اتکاء به فرهنگ سازماني خود و با اين اعتقاد که استقرار نظام پذيرش و بررسي پيشنهادات ارتقاء کمي و کيفي خدمات در بخش کشاورزي را در پي خواهد داشت نسبت به پياده نمودن نظام ياد شده اقدام مي نمايد. اميد است با ترغيب هر چه بيشتر کارکنان به مشارکت و ارائه پيشنهادات موثر و سازنده موجبات ارتقاء بهره وري در بخش کشاورزي فراهم شود .
مفهوم مديريت مشاركتي
اين نظام مديريتي به عنوان يك نظام مطلوب وكارآمد ازلحاظ نظري و عملي، آزمونهاي خود را با موفقيت طي نموده و هم اكنون دركشور هاي پيشرفته و نيز دركشورهاي درحال توسعه كاملا" مورد استفاده بوده و ازجايگاه مناسبي برخوردار است. نظام موصوف ، صاحبان انديشه هاي سازنده را بدون درنظرگرفتن شغل و مقام آنها بطوريكسان پذيرا ميباشد وعلاوه براين كه قدرت تصميم گيري و مسئوليت مديريت را به هيچ وجه تضعيف ويا مخدوش نمي كند ، زمينه هاي لازم براي تشويق مادي ومعنوي پرسنل را درقبال عرضة انديشه هاي سازنده فراهم مي نمايد ، تا ازخلاقيت و پويايي تفكر انسانها براي رشد و توسعه استفاده مطلوب به عمل آيد.
مديريت مشاركتي برگسترده كردن دامنه درگيري ذهني و فكري كاركنان دراموري كه به سرنوشت آنان ارتباط مستقيمي دارد تاكيد مي كند وشمار بسياري ازپرسنل را در فراگير دادوستد انديشه و تجزيه و تحليل قرار مي دهد وازتوانمنديهاي ذهني و فكري آنان درجهت بهبود امور بهره مي گيرد.
مديريت مشاركتي شامل يك تغيير ازسبك كنترل گرا (Control oriented) به مشاركت گرا ( involvement oriented) است.
مديريت مشاركتي رهيافتي جامع براي جلب مشاركت فردي و گروهي كاركنان در جهت حل مسائل سازمان و بهبود مستمر در تمامي ابعاد است. مديريت مشاركتي، ارتباط دائم، متقابل و نزديك بين مديريت ارشد و كاركنان است . مشاركت كاركنان در كارهايي كه به خود آنها مربوط مي شود ، مشاركتي داوطلبانه ، ارادي و آگاهانه خواهد بود. اين درگيري ، شخص را تشويق مي كند كه به تحقق هدف هاي سازمان كمك كند و در مسئوليت ها و پيامدهاي آن سهيم شود
در نظام مديريت مشاركتي مديران و كاركنان به تبادل نظر با يكديگر مي پردازند و همين امر موجب ايجاد محيطي دوستانه و توأم با اعتماد و اطمينان متقابل در سازمان مي شود. كاركنان با مشاركت در كارها ،خود را در سود و زيان سازمان سهيم مي دانند و همه تلاش خود را با كمك مديران در جهت افزايش كارايي و اثر بخشي سازمان به كار مي گيرند
تائيد مي فرمائيد كه سرمايه اصلي هرسازمان نيروي انساني آن بوده و خروجيهاي سازمان، بيانگر هويت و مظهر عملكرد يكايك اعضاي آن است . رويكرد مديريت مشاركتي مزاياي بالقوه اي را دربردارد كه شايد مهمترين آنها رضايت مندي و انگيزش بيشترنيروي انساني ، ارتقاء كيفيت تصميم ها وكاهش مقاومت درمقابل تغييرات مي باشد. ذيلا" به برخي از مزاياي نظام مديريت مشاركتي اشاره مي شود:
1- ارتقاء سطح خلاقيت ونوآوري: اين نظام به جهت ويژگيهاي خاص خود بستر مناسبي را براي شكوفائي استعدادها و پرورش تواناييهاي بالقوه فراهم مي سازد.
2- ايجاد روحيه كار گروهي : مشاركت درتصميم سازيها و تصميم گيريها به پرسنل مي آموزد كه به نظرديگران احترام گذاشته و در تكميل آنها بكوشند.
3- خودباوري : مشاركت خودباوري واطمينان به نفس را افزايش مي دهد.
4- ارتقاء سطح انگيزش شغلي كاركنان : هنگامي كه كاركنان خود را در تدوين و تصويب برنامه هاي كاري و تصميم گيريها شريك مي بينند، سطح انگيزش شغلي آنها افزايش مي يابد.
5- توسعه مهارت ها وافزايش سطح دانش واطلاعات : حل مشكلات به توسعه مهارت ها كمك ميكندوباعث انگيزشوسوقدهيافراد به سمت يادگيري بيشتروارتقاءسطح دانش شغلي ميگردد.
6- بهبود كيفيت خدمات: وقتي كاركنان ، خود درتصميمات شريك باشند و با انگيزه بيشتر براي نيل به نتايج مطلوب فعاليت نمايند، بستر فرهنگي مديريت كيفيت فراگير فراهم گشته و كيفيت خدمات بهبود مي يابد.
7- ارتقاءسطح بهره وري: مشاركت باعث بهبود كيفيت، كاهش ضايعات ، حذف دوباره كاريها مي شود و با افزايش كمي وكيفي خروجي ها ارتقاءسطح بهره وري را ممكن مي سازد.
8- كاهش نظارت مديران سطوح بالاتر: باگسترش روحية خود مديريتي وبسط توسعه مهارت ها نيازمندي به نظارت سطوح بالاتر كاهش مي يابد.
9- افزايش سطح رضايت شغلي: مشاركت در امور سازمان و بهره مندي از مزاياي پيش گفته ، باعث رضايت شغلي در كاركنان از لحاظ دروني و بيروني و نيز مادي و معنوي مي شود.
10- كاهش تنش ها: رضايت كاركنان وتوسعه فرهنگ ارتباطات موجب كاهش جدي تنش درسطوح مختلف مي شود.
در نظام مديريت مشاركتي ، مديران براي رسيدن به اهدافشان با راه حل هاي پيشنهادي بسياري از سوي كاركنان مواجه مي شوند كه پس از ارزيابي آن ها مي توانند بهترين راه حل ممكن را انتخاب نمايند.
ازنظام پيشنهادها بايد به عنوان زمينه شكل گيري و كشف استعدادها و موثرترين روش حل وفصل مسائل سازمانها ياد كرد . نظام پيشنهادها عملا" ازتمركز شديد سيستم مديريت كاسته و بي توجهي مافوق به استعدادها و نظرات كاركنان را مردود ميداند . نظام پيشنهادها سرآغاز بروز ابتكارات و خلاقيت هاي منابع انساني است.